تلفن را به او دادم و به لغو برنامه های شام گوش دادم، نامادری آنقدر عصبانی شده بود که تصمیم گرفتم به جای او به او ملحق شوم، مادرم از من خواست که کمی لوسیون به پشت او بمالم و من سریع شروع کردم به مالیدن سکس ناب خارجی گلوی او روی آلت تناسلی ام. برای آزمایش بیدمشک او احساس کردم که بسیار خوب و نرم است.