داشتم در مطب اندازه می گرفتم تا بتوانم یک فرش جدید پهن کنم، که متوجه نشدم که منشی بلوند داغ خودش فرشی ندارد. او نه تنها شورت به تن نداشت، بلکه متوجه شدم کلیتوریس سوراخ شده او مانند یک صخره فیلم ناب سکسی نورد آویزان شده است. احساس میکردم که این یک دعوت به مهمانی است، بنابراین با آقای پیج و پسرها تماس گرفتم و آن را مانند یک تاکو سوپریم پر کردم. بیدمشک صورتی گرانبهای او در حالی که تقدیر را می بلعید به گونه ای که حاوی یک اکسیر است، تپش می زد.