شانس خوب کریستین XXX و یک دختر زیبا، بورلی پیج، زمانی که تقریباً در حین دویدن با یکدیگر ملاقات می کنند، با هم هستند. کریستین شیمی جنسی را احساس می کند و او را به باشگاه می برد تا ببیند چقدر کشش می دهد. کریستین بدن نفسانی خود را می بیند و مانند خون در آب است. در یک جنون، او از سر او بلند می شود و به یک هندوانه غول پیکر 36FF می زند! کمی از کسناب دهانش آویزان می شود و سپس به دور خود می چرخد و به سبک سگی وحشی ناله می کند!